سهم مهاجران در حفظ زبان پارسی (نغمه برزگر)
در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبانشناسان اروپایی در برلین، زبانهای یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبانهای کلاسیک جهان برگزیده شدند
بسیاری از ما می دانیم؛ "فارسی" زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان (در کنار پشتوست) و حتی زبان رسمی کشور هندوستان نیز تا پیش از ورود استعمار انگلیس، فارسی بوه است. اما کمتر کسی از ما می داند؛ در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبانشناسان اروپایی در برلین، زبانهای یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبانهای کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به شمار میآید که یک: باستانی باشد، دوم: ادبیات غنی داشته باشد و سوم در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد، که زبان پارسی از این ویژگی های منحصر به فرد برخوردار بوده است.
فارسی از نظر شمار و تنوع ضربالمثلها در میان سه زبان اول جهان است. با ورود واژگان از زبان (عربی و زبانهای دیگری مانند یونانی، ترکی و غیره) به زبان فارسی، این زبان از نظر تعداد واژهها یکی از غنیترین زبانها شده است. در کمتر زبانی فرهنگ لغاتی چون دهخدا (در ۱۸ جلد) و یا فرهنگ معین(در ۶ جلد) دیده میشود.
با مقدمه ی کوتاهی از زبان غنی مادریمان بر آن شدم تا به دور از هر نوع تعصب شخصی و یا مذهبی، تحلیلی بر موضوع (نقش هر یک از ما در زنده نگه داشتن این میراث ملی و فرهنگی) داشته باشم.
در دهه های اخیر بی رحمانه شاهد ضعف در آموزش صحیح زبان پارسی در مراکز آموزشی داخل ایران هستیم. البته با تمام احترامی که برای فرهنگیان بخصوص معلم ها و مدرسان قائلم اما با وجود الگوها و چارت های آموزشی جدید، بدون امکانات آموزشی موثر و آموزش های ناموفق ضمن خدمت، که در اختیار معلم ها قرار گرفته شده است هر روز جایگاه این زبان غنی را در داخل کشور با خطرات بیش تری رو به رو می سازد و از طرفی با مرگ تدریجی میزان مطالعه در بستر جامعه ی ایرانی داغ این مصیبت را آتشین تر می سازد.
اما اگر بخواهیم نگاه دقیق تری به جامعه مهاجران بیاندازیم؛ سهم ما دراین خاموشی تدریجی کمتر از جامعه ی آماری داخل ایران نیست.
مهاجرت با تمام مسائل و حتی مشکلاتی که با خود همراه دارد؛ مدتها طولانی ما را چنان درگیر می سازد که لحظه ای اندیشیدن به این موضوعات برایمان امکانپذیر نیست اما قرار نیست ما تمام افکار خود را معطوف این مقوله سازیم تنها کافی ست در مسیر روزمرگی ها و یا تمام کارهای تخصصی که انجام می دهیم چند نکته را از نظر بگذرانیم و به مرحله ی اجرا برسانیم.
بی تعصب زبان مادری را با هر گویشی دنبال کنیم
زبان پارسی از محدود زبانهاست که می توان آن را با لهجه و گویش های محلی متعدد دنبال کرد ولی متاسفانه در تقویم سازمان یونسکو، اعلام شده که بیشتر زبان های محلی ایرانی در معرض خطر هستند و این یک مسئله جدی است که گسترش و انعکاس بین المللی دارد برای مثال در استان اصفهان وقتی گویش های آن مورد بررسی قرار می گیرد، به سادگی در می یابیم که با کوچکترین کم توجهی از این پس، می توان بیشترین خسارت هویتی را در زمینه ی فرهنگی و اجتماعی داشت. چرا؟ چون زبان، ابزار انتقال دانش و اطلاعات انسان درباره طبیعت و کائنات است مرگ زبان به ناپدید شدن بخش بزرگی از میراث فرهنگی، از شعر و افسانه ها، ضرب المثل و لطیفه و ابزار تعامل و تفاهم نسل ها می انجامد و انتقال آن به نسل های بعد را ناممکن می سازد.
از گویش محلی و زبان مادری خود فرار نکنیم
در بسیاری از خانواده ها بخصوص در دو دهه ی اخیر در داخل ایران و به صورت پررنگتر در بین مهاجران دیده می شود که والدین از ابزار گویشی مادری خود استفاده نکرده و حتی از انتقال این گویش به فرزندانشان دوری می کنند. این امر به دو دلیل عمده صورت می گیرد:
1- بخاطر نداشتن اطلاعات کامل و مفید در مورد جایگاه گویش های محلی ایرانی در سطح بین المللی
2- کاربردی نبودن این گویش ها در زمان و مکانی که در حال زندگی هستند
درست است که بشر در طول تاریخ براساس نیازهای خود مهارتهای کلامی، ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی خود را تغییر داده است اما باید توجه داشت؛ هریک از ما در حفظ بسیاری از این میراث ها سهام دار هستیم و هریک باید سهم امانی خود را به خوبی نگه داریم.
میزان مطالعه را در بین خانواده افزایش دهیم
جالب است بدانیم در کشوری که ما زندگی می کنیم، بر اساس آمار منتشر شده از هر 10 کانادایی 9 نفر در طول سال یک کتاب می خوانند و یک نفر دیگر هم در طول سال به طور متوسط 17 جلد کتاب می خواندو مطالعه کتاب و نشریه برای 85 درصد کانادایی ها امری حیاتی و واجب است، اما چه اندازه این فرهنگ در بستر خانواده های ایرانی تاثیر داشته است من آمار دقیقی در دست ندارم اما طبق شواهد میزان مطالعه در بین خانواده های ایرانی مقیم کانادا بسیار بسیار کمتر از جامعه آماریست که از این کشور منتشر شده است. بنابراین لازم ست، عادت مطالعاتی را در فرزندانمان شکل دهیم و این عادت رفتاری تا زمانیکه والدین الگوی مناسبی برای فرزندان نباشند شکل نخواهد گرفت( توجه داشته باشیم: فرزندانمان آنچه را که ما می گوییم انجام نمی دهند، بلکه آنچه را که ما انجام می دهیم انجام می دهند) برای اجرایی شدن این امر مهم؛ در برنامه ی روزانه ی خانه خود زمانی را برای مطالعه اختصاص دهید.
کودکان و نوجوانان خود را با شاعران بزرگ معاصر نیز آشنا کنیم
آشنایی همه ایرانیان با حافظ و سعدی و مولانا و شمس پیوند خونی دارد، حتی بدون شناخت از این بزرگواران شعر و هنر. اما به دو دلیل عمده پیشنهاد می شود فرزندانمان را با شاعران معاصر بیشتر آشنا کنیم: اول) به دلیل سنگین بودن اشعار بزرگانی چون حافظ و سعدی، کودکان و نوجوان را کمتر جذب خود می کند اما شعرهای معاصر چون به زبان حال آنها نزدیکتر است جاذبه ی بیشتری را در آنها ایجاد می کند و دوم) در دسترس تر بودن شاعران معاصر( چه از نظر روانی شاعران معاصری که در قید حیات نیستند مانند: شاعران بزرگی همچون سیمین بهبهانی و شهریار و... چه از نظر فیزیکی شاعرانی که در کنارمان هستند مانند: شاعران گرانقدری مانند: محمد علی بهمنی و شمس لنگرودی و...
و نباید غافل شد؛ شاهنامه ی فردوسی برای هر سن و هر سلیقه ای نگهبان اول و آخر زبان پارسی بوده و هست و به همت دوستان نویسنده در سالهای اخیر این کتاب ارزنده متناسب با هر گروه سنی وارد بازار شده که بسیار جذاب برای کودکان و نوجوانان است.
هیچگاه مطالعه ی دیجیتالی را جایگزین مطالعه ی کتاب نکنیم
بسیاری از خانواده ها بیان می دارند که فرزندانمان ساعتها مطالعه می کنند اما بصورت کتابهای دیجیتالی با اینکه این نوع مطالعه در برابر نداشتن مطالعه قابل تقدیر است اما از نظر روانی میزان آرامش ( به خاطر ماده ی اولیه ی کتاب یعنی کاغذ) و ثبت اطلاعات ( قدرت عکس برداری چشم و میزان تمرکز درثبت مطالب در حافظه) که از مطالعه ی کتاب در ذهن و حافظه ثبت می گردد بسیاربسیار بیشتر است.
شعرخوانی به همراه نواختن موسیقی و داستانخوانی را در محافل دوستانه زنده کنیم
رسم دیرینه ی ایرانی ها، شعرخوانی و همنوا شدن با نوای نی و ستار و... است. ثبت شعر در حافظه، در قالب آواز خیلی سریعتر در انسان اتفاق می افتد بخصوص برای کودکان مهاجر که در محیط ایرانی کمتر حضور داشته اند و این خود مسیری خواهد بود موثر برای یادگیری زبان مادری.
مطالب بیان شده تنها گوشه ای از راهکارهای کلیدی برای حفظ این میراث مقدس بوده است و اگر هریک از ما سهم کوچک خود را به خوبی ادا کنیم، تنها اثری که از من و شما در تاریخ به جا می ماند عنوان (میراث داران خوب) است و چیزی فراتر از آن برای هیچ انسانی نخواهد بود...
به امید روزی که زبان پارسی با تمام افتخارات ملی و فرهنگی خود جایگاهش را باز یابد. به امید آنروز
نغمه برزگر
علاقمندان به مطالب سرکار خانم نغمه برزگر میتوانند با عضویت در کانال تلگرام " مهارتهای زندگی " از مطالب دیگر ایشان نیز بهره مند شوند.
http://t.me/naghmehbarzegar
وضعیت آگهی از دید کاربران: