به کودکانمان «دگر انديش پذيري» را بياموزيم

  • 4/7/2014
  • 2765




آزاده طباطبايي اردکاني 

مشاور خانواده، ازدواج و رفتار درمان

www.aramesh.ca

 

زندگي در يک جامعه چند فرهنگي ويژگي هاي خاص خود را دارد و ما مهاجرين ساکن در اين ديار را به عنوان مسافراني که توشه راه بسته ، عزم سفر نموده ، مسافتي بسيار طولاني را با کوله باري از اميد و آرزو طي نموده ايم و اينک وارد اين جامعه رنگارنگ چند فرهنگي شده ايم بر آن مي دارد تا ويژگي هاي آن را بشناسيم و آگاهانه قوانينش را بکاربنديم تا بتوانيم آرزوهاي خود را تحقق بخشيم.

و صد البته اگر ماوظيفه خطير والدي را نيز به عهده داشته باشيم ، آنوقت نه تنها دانش و آگاهي فرديمان اهميت دارد، بلکه انتقال اين دانش و آموزش آن به فرزندانمان نيز به همان اندازه حائز اهميت خواهد بود.

يکي از بارزترين ويژگي هاي يک جامعه چند فرهنگي حضور و وجود فرهنگها، شيوه هاي تفکر ،رفتار و همچنين زبانهاي گوناگون در جامعه مي باشد و همانگونه که بدون ترديد مي دانيم که براي اينکه بتوانيم در چنين جامعه اي زندگي کنيم و امورات بگذرانيم بايد زبان متداول آن جامعه را بدانيم، به اين حقيقت نيز بايد واقف باشيم که براي داشتن يک زندگي روحي آرام و سالم بايد توان تحمل و احترام به شيوه هاي متفاوت تفکر، فرهنگ و رفتار را نيز بياموزيم و آن را به فرزندانمان نيز آموزش دهيم تا آنها بتوانند با تمرين مداوم اين رفتار در جامعه «دگر انديش پذيري» را ملکه ذهن خود سازند.

آموختن «ديدن ديگران» به فرزندانمان به آنها کمک مي کند تا بتوانند آماده يک زندگي بهتر، يادگيري و کارکردن مؤثرتر در يک جامعه چندفرهنگي شوند، به آنها امکان رشد بيشتر و بهره گيري بيشتر و مفيدتري را از تمامي امکانات جامعه مي دهد. در واقع مي توان چنين پنداشت که موفقيت فرزندانمان در يک جامعه چند فرهنگي بستگي به ميزان قدرت درک و سازگاري آنها نسبت به انسانهاي متفاوت و افکار مختلف موجود در جامعه دارد و اين هنر سازگاري و دگر انديش پذيري بايد از طريق والدين و با تعليمات آنها به فرزندانشان انتقال يابد.

«دگر انديش پذيري» در واقع به معني احترام به تفاوتهاي موجود در افراد جامعه مي باشد و اگر چه معمولاَ اين تفاوتها به منزله تفاوتهاي قومي و مذهبي در نظر گرفته مي شود ولي مي تواند شامل تفاوتهاي فيزيک و  جنسي

نيز در نظر گرفته شود. «دگر انديش پذيري» يعني احترام به ديگراني که با ما از لحا ظ ظاهري ، باورهاي ارزشي

و ساير ويژگيها متفاوتند. مثل ما فکر نمي کنند وحرف نمي زنند و حتي ممکن است  مثل ما لباس ن

پوشند.«دگر انديش پذيري» يعني ياد گرفتن از انسانهاي متفاوت و احترام به آنها و باورهايشان> يعني ارزش قائل بودن براي تفاوتها و پر کردن فاصله هاي فرهنگي با شيوه هاي صحيح، عدم پذيرش پيش ساخته هاي ذهني غلط، پيدا کردن نقاط مشترک و يافتن و خلق پيوندهاي جديد. «دگر انديش پذيري» يعني نقطه مقابل «تعصب و پيش داوري».

سؤالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که آيا مقصود از «دگر انديش پذيري» قبول همه رفتارهاي متفاوت است؟ آيا ما براي نشان دادن احتراممان به يک گروه بايد باورهاي آنها را جايگزين باورهاي ارزشي خود کنيم و به روش آنها رفتار کنيم؟

قطعاَ مقصود از احترام به تفاوتها به منزله قبول آنها به عنوان ارزشهاي خودمان نيست. از سويي هم به هيچ عنوان قصد نداريم به فرزندانمان بياموزيم که همه رفتارهاي متفاوتي را که از ديگران مي بينند بپذيرند و به آنها گردن نهند، حتي رفتارهايي که براي آنها رنج آور است و يا به نوعي با هنجارهاي جامعه همخواني ندارد. بلکخ مقصود اين است که بياوزيم و به فرزندانمان بياموزيم که دنيا فقط در محدوده تفکرات ما نيست.  انسانهاي مختلف مي توانند تفکرات متفاوتي داشته باشند که تمامي آنها قابل احترام است. بايد بياموزيم و به فرزندانمان نيز آموزش بدهيم که با ديگران به گونه اي رفتار کنند که دو ست دارند با خودشان رفتار شود.

در خصوص چگونگي آموزش اين ويژگي لازم و ضروري به فرزندانمان بايد به اين نکته اشاره نمود که همچون ساير ويژگيها و صفات مثبت، اين صفت نيز مي تواند از بدو تولد کودک

از طريق کاملا غير مستقيم و با مشاهده رفتار والدين در کودک نهادينه گشته و سپس با افزايش سنّ کودک همراه با توضيحات بيشتر و بکارگيري آموزشهاي مستقيم تقويت گردد.

کودکان در مسير رشد خود به وسيله مشاهده رفتار والدين و تقليد و تکرار آن رفتارها ملاکهاي ارزشي خود را ميسازند.نحوه برخورد و رفتار والدين با دوستان و افراد متفاوت به فرزندان آنها شيوه رفتار مناسب و صحيح را مي‌‌آموزد. هنگامي که والدين رفتار توام با احترامي را نسبت به افرادي با پيشينه‌هاي مختلف نشان مي‌‌دهند، فرزندان آنها صبوري، سازگاري و "دگر انديش پذيري" را مي‌‌آموزند. بنابراين براي اينکه والدين بتوانند آموزگاران موفقي‌ در آموزش اين ويژگي مثبت و ضروري باشند بايد ابتداأً خود ملزم به آن بوده و به چنين رفتاري باور داشته باشند و با رفتار خود پيام بسيار قويي را به فرزندان خود منتقل نمايند و به آنها آموزش بدهند که چگونه ميتوانند با احترام به سايرين و با احترام به عقايد و نظرات مختلف در يک جامعه چند فرهنگي‌ زندگي‌ کنند، پيشرفت نمايند و موفق باشند.

والدين همچنين با ارج نهادن به باورهاي خود درس بزرگ استقلال فکري و به فرزندان خود مي‌‌آموزند و به آنها نشان ميدهند که احترام به نظرات و باورهاي ديگران به معني‌ از دست دادن و تغيير باورهاي ارزشي خود نيست. فرزندان ما مي‌‌آموزند که مي‌‌توانند ارزشهاي فرهنگي‌، مذهبي‌ و اعتقادي خود را که کاملا متفاوت از گروهي ديگر از ساکنين اين اجتماع است را حفظ نموده و به آنها ببالند و افتخار کنند در حاليکه به ديگران با عقايد و نظرات متفاوت احترام مي‌گذارند.

جلسات و گردهمايي‌هاي کاملا غير رسمي‌ خانوادگي مي‌‌تواند مواقع بسيار مناسبي باشد براي آموزش و انتقال رفتار سازنده "دگر انديش پذيري" در کودکانمان.

صحبت



[0]  
[0]          
       

اخبار مرتبط

آمار بازدید

خبر نامه

برای عضویت در خبر نامه ایمیل خود را وارد کنید: