اصغر فرهادي : سفير فرهنگي ايران نيستم

فيلم «گذشته» از روز جمعه (20 دسامبر) در سينماهاي لسآنجلس و نيويورک اکران خواهد شد و اصغر فرهادي که بارديگر نامزد جايزه گلدن گلوب شده، در گفتوگو با شبکه CBS آمريکا، آرزو کرده است روزي همه ايرانيهاي موفق در خارج از کشور، به ميهن بازگردند که اين يک اتفاق بزرگ خواهد بود

فيلم «گذشته» از روز جمعه (20 دسامبر) در سينماهاي لسآنجلس و نيويورک اکران خواهد شد و اصغر فرهادي که بارديگر نامزد جايزه گلدن گلوب شده، در گفتوگو با شبکه CBS آمريکا، آرزو کرده است روزي همه ايرانيهاي موفق در خارج از کشور، به ميهن بازگردند که اين يک اتفاق بزرگ خواهد بود.
اصغر فرهادي در اين مصاحبه بارديگر از علاقه قلبياش به مردم ايران سخن گفت، از خوشحالياش براي تحقق آرزوي اسکاري مردم، از تبعيض قائل نشدن ميان شخصيتهاي فيلمش، اينکه نميخواهد سفير فرهنگي ايران باشد و اينکه مادامي که ناآگاهي ميان باشد، بيعدالتي هم خواهد بود ...
فرهادي ابتداي کلام درباره «گذشته» و ايده ساخت فيلم صحبت کرد و گفت: قبل از اينکه شروع به نوشتن داستان کنم، تقريبا همه از نگرانيهايشان در اينباره به من ميگفتند. به همين دليل همراه با خانوادهام به فرانسه رفتيم و دو سال آنجا زندگي کرديم و کمکم راهي براي رفع اين نگرانيها پيدا کرديم. اول که به فرانسه رفتيم، به دنبال تفاوتهاي ميان فرهنگ دو کشور بودم، اما اين اشتباه بود؛ من به دنبال شباهتهاي فرهنگي رفتم و اساس داستانم را بر مبناي شباهتهاي دو نفر از نقاط مختلف جهان گذاشتم.
«جيان قميشي»، خبرنگار CBS از کارگردان اسکاري سينماي ايران درباره موفقيت بيسابقه «جدايي» در سطح جهاني پرسيد، اينکه واقعا تابه حال به راز اين استقبال چشمگير فکر کرده است؟ «ابتدا که داشتم فيلم را ميساختم، تصورم اين بود مخاطبانم ايراني هستند؛ چون فيلم سرشار از ديالوگهاي فارسي است و تصور نميکردم بتواند با مردم کشورهاي ديگر ارتباط برقرار کند. بعد از پايان ساخت فيلم، يکي از مسئولان جشنواره برلين به ايران آمد تا فيلم را ببيند. اما به او گفتم من حتي براي فيلم زيرنويس آماده نکردهام و گمان نميکنم به کار جشنواره شما بيايد. اما او به همراه يک مترجم در دفتر من «جدايي» را تماشا کرد و بعد گفت اين فيلم بسيار عالي است و آن را ميخواهيم. آنجا بود که فهميدم اين تفاوتها نيست که موجب جذب تماشاگر ميشود، بلکه شباهتها است که به دل آنها مينشيند.
سوال بعدي از فرهادي درباره وجهمشترک فيلمهايش بود؛ اينکه از «چهارشنبه سوري» تا «جدايي» و «درباره الي» همگي المانهاي مشابهي دارند و مشکلات تالمبرانگيز، ماهيت عشق و زندگي خانوادگي را روايت ميکنند. او درباره علت تاکيدش بر اين موضوعات خاص گفت: خانواده متشکل از کودک، بزرگسال، سالمند، زن و مرد است. خانواده در واقع يک جامعه کوچک است که اگر بتوانيم ارتباط ميان آنها را تعريف کنيم، ميتوان آن را تشبيه به يک جامعه بزرگتر نمود. من نميخواهم به اين نتيجهگيري برسم که روابط در خانواده نشانهاي از نوع ر,ابط در جامعه است، اما خانواده ميتواند خود نشان دهنده بخش از يک اجتماع باشد. وقتي فردي از خانواده بيرون ميآيد و وارد اجتماع ميشود، در واقع نوعي نقاب به صورت ميزند؛ اما وقتي به خانواده بازميگردد، اگرچه آن نقاب را برنميدارد، اما کم و بيش مثل خود اعضاي خانواده ميشود.
در فيلمهاي «جدايي» و «گذشته»، بهخصوص فيلم آخر روابط عاشقانه با نوعي تالم و ناراحتي همراه است که تماشاگر با تماشاي دو فيلم به اين امر پي ميبرد. آيا اين ماجرايي است که شخصا به شما ارتباط دارد؟ فرهادي در جواب اين سوال گفت: اين چيزي است که از ناخودآگاه من ميآيد، اما ما اين شخصيتها را در يک شرايط پيچيده و دشوار قرار دادهايم. اينها در بسياري موارد تنها هستند و به خاطر همين ما احساسشان را درک کرده و با آنها ابراز همدردي ميکنيم. همه اين افراد در زير يک سقف هستند، اما در دنياي شخصيشان تنها گرفتار شدهاند و هيچ ارتباطي با هم ندارند.
اگر بخواهيم اين فيلم را يک اثر شخصيتمحور بدانيم که تصوير دقيقي از يک رابطه خانوادگي را به تصوير کشيده، شما چقدر تلاش کرديد اين حس نزديکي را ايجاد کنيد و به بازيگران اين حس را القا کنيد. اول اينکه داستان ابتدا در ذهنم شکل ميگيرد. ايده فيلمهايم همگي بر اساس خاطرات خودم يا آنهايي که دوستانم برايم تعريف ميکنند است. اينگونه نيست که من يک کاراکتر داشته باشم و بخواهم براي او داستاني بسازم. از اين طريق ديگر تبعيض ميان بازيگرانم ايجاد نميکنم. هيچوقت نميگويم اين کاراکتر بد است و آن يکي خوب، چون همه آنها ميتوانند براي نقشهايشان دلايلي داشته باشند. من هرگز کاراکترهايم را دستهبندي نميکنم.

وضعیت آگهی از دید کاربران: