ارتباط با ارواح، مدیتیشن، انرژی

  • 8/30/2016
  • 6907




ارتباط با ارواح، مدیتیشن، انرژی

· 
 

مقاله "ارتباط با ارواح، مدیتیشن، انرژی" تفسیر، برداشت و درک من از مقوله مدیتیشن و روح که ۵ سال قبل داشتم و در مجلات مختلف نشر شد. البته درک امروز من کمی‌ با پنج سال پیش متفاوت است

"ارتباط با ارواح، مدیتیشن، انرژی"

۱- سخترین کار و عمل، تفکر، مدیتیشن، مراقبه و دعا است. بیشتر مردم به خاطر اینکه فکر کردن سخت است اهل درس نیستند. و بیشتر مردم به خاطر سختی مدیتیشن و دعا، از انجام آن خودداری میکنند. و ادعا میکنند که این کار بی فایده است و نتیجه ندارد.

۲- هر کس که مبانی فیزیک را بداند و از حداقل سواد و انصاف برخوردار باشد، قبول دارد که طبق نظریهٔ نسبیت مجموع"جرم و انرژی" پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون بقای جرم و انرژی نامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمی‌شود.

۳- جسم انسان جرم و انرژی است اما ذهن ( mind ) انرژی خالص است. جسم پس از مرگ به ذرات و اجرام و انرژی تبدیل میشود و ذهن پس از مرگ به انرژی که محدود به زمان و مکان نیست. این همان روح است. ذهن همان روح است که در زمان حیات داخل جسم است و پس از مرگ جسم، خارج از جسم کاملا بسط و توسعه میابد. ذهن یا همان روح در زمان حیات باید داخل جسم رشد پیدا کند و این هدف و سر آفرینش است. ذهن برای بیشتر ما به صورت ناخود آگاه با ذهن های دیگر هم گاهی ارتباط بر قرار میکند. بعضی دوست دارند این را انکار کنند، اما این واقیعتی است غیر قابل انکار که در متافیزیک هم اثبات شده است. حتی مواردی که هزاران سال است با قدرت ذهن از راه دور ارتباط بر قرار میکنند یا شفا میدهند، مورد تائید دانشمندان و فیزیکدانان قرار گرفته است. فراموش نکنیم که عدم شناخت یا درک چیزی دلیل بر نبود چیزی نیست. برای مثال نیوتون قانون جاذبه را کشف کرد و حتی فرمول آن را هم ارائه داد و همان فرمول برای فضانوردان کافی بود تا روی کره ماه فرود آیند. اما خود نیوتون به هیچ وجه نمیدانست که این جاذبه چیست یا دلیل آن چیست و از کجا نشات میگیرد تا زمانی که آلبرت انیشتین تئوری نسبیت را برای توجیه جاذبه مطرح کرد تا این لحظه قابل قابولترین و منطقیترین توجیه است. خیلی چیزها هست که دلیل وجودشان را نمیدانیم، بنابرین آسان است که بخواهیم فقط انکرشان کنیم.

۴- ذهن یا همان روح انرژی است که پس از مرگ زنده است ، میبیند، میشنود، حس میکند، احساس دارد، قابلیت ارتباط برقرار کردن دارد. هزاران سال است که انسانهای روشن بین با این عالم ارواح توانسته اند و هنوز میتواند ارتباط بر قرار کنند. زیرا میدانند که چگونه انرژی های فکری خود را جاری کنند و به آن انرژیها ( ارواح) متصل کنند.

۵- از آنجا که ذهن ما انرژی است و همچنین صدا و گفتار ما هم انرژی است ( انرژی صوتی )، مراقبه و دعا که عمیق باشد و در ذهن کاملا کلمات دیده شوند و بعد بر زبان آورده شود و در فضا پخش شود، ارواح یا همان ذهنها و انرژی هایی را که به آن اعتقاد داریم به سمت ما میکشاند. برای مثال اگر به یک نفر انسان صلح طلب که مرده است و انسان شریف و بزرگی بوده است اعتقاد عمیق داریم و نامش را تکرار کنیم و چیزی را از و بخواهیم، بر حسب اینکه چقدر عمیق این ارتباط بر قرار شود، انرژی ذهن و صوت ما با او که انرژی است ارتباط برقرار میکند و این انرژی ( یعنی او) بیشتر و بیشتر به سمت ما جذب میشود. و مجموعه این انرژیها شرایطی ایجاد میکند که آن چیزی که عنوان کرده ایم محقق شود.

۶- مشکل اینجاست که بسیاری که سطحی نگر و کوته بین هستند، فراموش میکنند که این کار نیاز به تکرار و ممارست دارد و پس از چند بار مدیتیشن یا دعا انتظار دارند که هر آنچه که میخواسته اند تحقق پیدا کند و چون تحقق پیدا نمیکند، این کار را متوقف میکنند، غافل از اینکه این کار ، کاریست عمیق و باید تعهد داشت که هر روز این کار هر بار که وقتی شد تکرار شود، آنهم با حوصله و عمیق.

۷- مشکل دیگر این است که بسیاری، آن چیزی را که نمیخواهند یا متنفر هستند مرتب در ذهن و زبان و مدیتیشن بر ذهن و زبان جاری میکنند. این یک قانون است که هزاران سال است که کشف شده، و آن این است که ذهن هر چه که در آن جاری باشد برای ما محقق میکند. چه خوب چه بد، چه منفی چه مثبت، چه حق چه باطل. برای مثال، کسی که میخواهد لاغر شود، اما در ذهن و زبانش میگوید، "من از چاقی متنفر هستم یا بدم میاید" دائم شرایطی و انرژی هایی را جذب میکند که شرایط چاق شدنش محقق شود. کسی که در عمق ذهنش و گفتارش میگوید " من از فلان کس بدم میاید یا از فلان مکان و فلان شرایط بدم میاید"، دقیقا انرژیهایی را جذب میکند که هر کسی یا مکانی یا شرایطی را که بدش میاید به او نزدیک شوند یا از او دور نشوند. در حالی که میتواند در ذهن و گفتارش بخواهد و بگوید که " من دوست دارم فلان شخص از من دور باشد، فلان شخص یا اشخاص به من نزدیک باشند، دوست دارم از فلان مکان یا شرایط آروم و آهسته دور شوم و به فلان مکان و شرایط که دوست دارم نزدیک تر و نزدیکتر شوم".

۸- تمام اینها در اثر یک سری نظم و انضباط در زندگی و اعمال روزانه ناشی میشود که با تکرار و استمرار باید همراه شود. درست مانند دونفر که هر دو درس میخوانند یکی عمیق یکی سطحی. یکی تا درجات بالا ادامه میدهد، یکی نیمه کاره رها میکند. دو نفر که ورزشی را شروع میکنند، یکی با پشتکار تلاش میکند و از ورزش لذت میبرد، از تناسب اندام لذت میبرد و ادامه میدهد، یکی حال و حوصله و تعهد و استمرار ندارد و مرتب هم شکایت میکند.

۹- بدا به حال آنان که به چیزی اعتقاد دارند، اما حال و تعهد و استمرار انجام آن را ندارند.

۱۰- اول باید اعتقاد داشت. دوم باید عمل کرد. سوم باید یاد گرفت . چهارم، باید ثابت قدم بود و با نظم و انضباط ادامه داد و تکرار کرد.

۱۱- رفتن از دوره ابتدایی به دبیرستان دلیل بر انکار یا نقض معلمین و مبانی دوره ابتدایی نیست. رفتن از دبیرستان به کالج هم نقض و انکار معلمین و آموزشهای دبیرستان نیست. رفتن به دوره دکترا نقض و انکار فوق لیسانس و لیسانس و کالج و دبیرستان و ابتدایی نیست.

۱۲- برای رسیدن به مقصد میتوان از ماشینهای بسیار قدیمی استفاده کرد و ماشینهای نو. اما در جامعه امروز میتوان با ماشینهای دهه ۶۰ و ۷۰ راحت به مقصد رسید؟ آیا میتوان برای کارهای کامپیوتر و ارتباط اینترنت از کامپیوترهای قدیمی یا نرم افزارهای قدیمی استفاده کرد؟ آیا پذیرش و خرید ماشین نو یا کامپیوتر نو، نقض خوب بودن ماشینهای قدیمی یا کامپیوترهای قدیمی و دست آوردهای بشر در آن زمان است؟ هر چیزی در زمان خودش راه حال آن زمان بوده. بعضی مفاهیم و مبانی همیشه ماندگار است و در تفکرات جدید دوباره استفاده میشود و تکرار، اما بسیاری از اسلوبها و سنتها اگر تغیر نکند، بلای جوامع انسانی میشود، و رفتارهای حیوانی را رواج میدهد و تعصب و تقلید و گیر کردن در قوانین اجتمائی و مدنی که به هنگام و به روز نیست، سبب بدبختی و ناآرامی و هرج و مرج میشود. بنابرین پذیرش تفکری نو و سالم که جنبه تخریب، جنگ، و از بین بردن ارزشهای انسانی ندارد، نقض و بی احترامی به تفکرات قدیمی تر نیست.

شاهین گلستانی



[0]  
[0]          
            

آمار بازدید

خبر نامه

برای عضویت در خبر نامه ایمیل خود را وارد کنید: